ايـــن کــهـنـه ربـاط را که عالم نــــام اســت
و آرامــگــه ابــلـق صــبـح و شـــام اســت
بزمي است که وامانده ي صد جمشيد است
گوري است که خوابگاه صد بـهـرام است
٭٭٭٭
تـا کي ز چراغ مسجد و دود کِنِشت؟
تــا کـي ز زيان دوزخ و سود بـهشت؟
رو بر سـر لوح بـيـن کـه استـاد قـضا
اندر ازل آن چه بودني هست، نوشت
٭٭٭٭
چـــون آمـدنـم به من نَبُد روز نخست
ايــن رفـتن بي مراد عزمي است درست
برخيز و ميان ببند اي ساقي چست!
که اندوه جهان به مِي فرو خواهم شست
٭٭٭٭
چــون ابــر بـه نــوروز رخ لالـه بـشست
بـرخيز و به جـام بـاده کن عزم درست
کاين سبزه که امروز تماشاگــــه توست
فـردا همه از خاک تو بر خواهد رُست
٭٭٭٭
در دايره اي کــــه رفتن و ماندن مــاست
آن را نـــه بــدايت نه نهايت پيداست
کس مي نزند دمي در اين معني راست
کاين آمدن از کجا و رفتن به کجاست
٭٭٭٭
در خــواب بـُدم مـرا خــردمـنـدی گـفت
کـز خواب کسي را گل شادي نشکفت
کاري چه کني که با اجل باشد جفت؟
مِي خور که به زير گل بسی خواهی خـفت
٭٭٭٭
درياب که از جسم جدا خواهي رفت
در پـرده ي اســرار فــنــا خــواهــی رفت
مِـي نــوش نــدانی ز کـجـا آمده اي
خـوش بــاش ندانی به کجا خواهي رفت
٭٭٭٭
سلام صبح پنجشنبه ی همه به نیکی
عید قربان مبارک
روزاتون پر معجزه های شاد غیر منتظره
آخر هفته خوش بگذره
غمهاتون قربانی شادیهاتون بشه
ایام به کامتون
معرفت مرامتون
دست خدا به همراهتون
گلی خانوم گل!