ای دل به تنگدستی , عمری اگر نشستی
بر پای شعر و مستی , اندر جهان هستی
غمگین مباش هرگز , وز این تلاش هرگز
نامد خراش هرگز , بر جان می پرستی
گفتم به می پرستی , برگو ز راز هستی
گفتا ز غم چو جستی , نزد خدا نشستی
بر ما ز زهد زاهد , افشا شد این شواهد
در مسجد و معابد , دین است بت پرستی
از شیخ بند ظاهر , وین عارفان کافر
یک تن ز این مفاخر , از کس گرفته دستی ؟
دستی اگر گرفتند , گفتند در بهشتند
پای خدا نوشتند , هر گونه کار و کسبی
( آرش زرین )