davod12

 
ملحق شده: 2011-05-11
زندگی عشقی پر مخاطره است، گاه باید قمارش کرد........
امتیاز137بقیه
مرحله بعد: 
Points needed: 63
آخرین بازی

يكي بود يكي نبود! !!!


يكي بود يكي نبود!

عاشقش بودم عاشقم نبود

وقتي عاشقم شد كه ديگه دير شده بود

حالا مي فهمم كه چرا اول قصه ها ميگن؛ يكي بود يكي نبود!

يكي بود يكي نبود. اين داستان زندگي ماست.

هميشه همين بوده. يكي بود يكي نبود ...

برايم مبهم است كه چرا در اذهان شرقي مان "با هم بودن و با هم ساختن" نمي گنجد؟
و براي بودن يكي، بايد ديگري نباشد.

هيچ قصه گويي نيست كه داستانش اين گونه آغاز شود، كه يكي بود، ديگري هم بود ... همه با هم بودند.

و ما اسير اين قصه كهن، براي بودن يكي، يكي را نيست مي كنيم.

از دارايي، از آبرو، از هستي. انگار كه بودنمان وابسته به نبودن ديگريست.

انگار كه هيچ كس نميداند، جز ما. و هيچ كس نمي فهمد جز ما.

و خلاصه كلام اينكه : آنكس كه نمي داند و نمي فهمد، ارزشي ندارد، حتي براي زيستن.

و متاسفانه اين هنري است كه آن را خوب آموخته ايم.

هنر "بودن يكي و نبودن ديگري" !!!