davod12

 
قام بالانضمام: 2011-05-11
زندگی عشقی پر مخاطره است، گاه باید قمارش کرد........
النقاط137أكثر
المستوى التالي: 
النقاط المتبقية: 63
آخر لعبة
الطاولة

الطاولة

الطاولة
مضت 4 ساعة

عشق دانشجویی!!!

عشق دانشجویی!!!


یک دانشجوی مهندسی شدیدا عاشق دختر همکلاسیش بود
بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد
اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد.



روزها ازپی هم گذشت و دختره که طی مرور زمان به پسره علاقه مند شده بود واسه امتحان از پسر داستان

ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت " من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز

رنجوندمت اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن. "



ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد.!!!!!!!


چهار سال آزگار کذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر با این که هنوز شدیدا عاشق دختره بود و

نمی تونست اون رو از فکرش بیرون کنه طرف دختره نرفت و با غم و اندوه دانشگاه رو ترک کرد....

نتیجه اخلاقی این ماجرا.......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

پسرهای مهندسی هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند.!!!